کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
معلوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
active voice
جهت معلوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] جهتی که در آن عاملِ عمل و فاعل دستوری یکی هستند
-
identified patient, symptom bearer, symptom wearer
بیمار معلوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] عضوی از یک گروه دارای پیوندهای قوی، مانند خانواده، که علائم اختلال روانی در او بروز میکند و درمان او نیازمند توجه و رسیدگی به وضع سایر اعضای گروه است که ظاهراً بیمار نیستند
-
known related key attack
حملۀ کلیدمرتبط معلوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] حملۀ کلیدمرتبطی که بر پایۀ آگاهی مهاجم از ارتباط بین کلیدها استوار است
-
known-plaintext attack
حمله با متن اصلی معلوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] حملهای رمزتحلیلی (cryptanalytic) که با استفاده از شماری متن اصلی معلوم و متنهای رمزیشدۀ متناظر انجام میشود
-
جستوجو در متن
-
passivization
مجهولسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند تبدیل جملۀ معلوم به مجهول
-
vertical pass point
گذرنقطۀ ارتفاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای در ناحیۀ پوشش مشترک عکسها که ارتفاع آن معلوم میشود
-
open-end traverse, open traverse
پیمایش باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] پیمایشی که از یک نقطۀ معلوم شروع میشود، ولی به همان نقطه ختم نمیشود
-
survey signal
نشانک برداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] یک شیء یا عارضۀ طبیعی یا سازۀ مصنوع با موقعیت معلوم که بهوضوح و با سهولت قابل مشاهده باشد
-
vertical control point
نقطۀ واپایش ارتفاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای با مختصات ارتفاعی معلوم که برای کنترل عملیات به کار میرود
-
horizontal control point
نقطۀ واپایش مسطحاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای با مختصات طولی و عرضی معلوم که برای واپایش عملیات به کار میرود
-
check point 2
نقطۀ وارسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای بر روی زمین با موقعیت معلوم برای واپایش جابهجایی و سرشکنی و موقعیت
-
horizontal pass point
گذرنقطۀ مسطحاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطهای در ناحیۀ پوشش مشترک عکسها که طول و عرض آن معلوم میشود
-
capacitance bridge
پل خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پلی الکتریکی برای اندازهگیری ظرفیت مجهول با مقایسه با خازنی معلوم
-
passive voice
جهت مجهول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] جهتی که در آن فاعل دستوری دارای نقش معنایی مفعول در جملۀ معلوم است