کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مضاعف کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
repeater 2
چراغ مضاعف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] چراغ اضافهای که در سمت مقابل تقاطع برای مشاهدۀ بهتر وضعیت چراغهای راهنمایی نصب شود
-
double reed
زبانۀ مضاعف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دو زبانۀ زنشی متصل به هم که براثر ارتعاش و برخورد با یکدیگر موجب تولید صدا میشوند
-
double suspension
تعلیق مضاعف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دو نغمۀ ناملایم یک آکورد که امتدادیافتۀ دو نغمۀ ملایم از آکورد قبلیاند و اغلب بهصورت متصل و پایینرونده حل میشوند
-
double neighbouring tones, changing tone, changing note, double neighbours
نغمههای پهلویی مضاعف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی تبدیل که در آن نُتهای اول و چهارم یکیاند
-
double-span moorings
مهار دوبازوی مضاعف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی مهار شناور با استفاده از لنگر که در آن هر سوی دهانه با دو لنگر نگه داشته میشود
-
double appoggiatura
پیشآی مضاعف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] 1. دو پیشآ که یکی از آنها بالاتر و دیگری پایینتر، با فاصلۀ پیوسته از نت اصلی، قرار میگیرند 2. دو پیشآی همزمان