کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشتری 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Jupiter
مشتری 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] بزرگترین و پنجمین سیارۀ منظومۀ شمسی ازلحاظ فاصله از خورشید به قطر 11 برابر زمین که سیارهای گازی با 39 قمر شناختهشده است متـ . برجیس
-
واژههای مشابه
-
customer display
نمایشگر مشتری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخش ویژهای از دستگاه که تعامل میان مشتریان و فراهمساز خدمات را ممکن میکند
-
customer, client1
مشتری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] استفادهکنندۀ نهایی هریک از محصولات پروژه که مسئولیت پذیرش تحویلیهای پروژه بر عهدۀ اوست
-
access customer name abbreviation, ACNA
کوتهنام دسترسی مشتری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] شـنــاســۀ حــرفیـ رقمی بـهرهبـردار مخابراتی که برای گرفتن صورتحساب و سایر شناساییها به کار میرود
-
shopper's special service
خدمات مشتریرسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خدماتی که در طی ساعات غیراوج برای بردن مسافران از مبدأ به مراکز خرید و برگرداندن آنها در نظر گرفته میشود
-
customer-originated trace
خدمات ردگیری از طرف مشتری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی خدمات سفارشی تماس که به مشترک امکان میدهد آخرین تماس دریافتی را ردگیری و از این طریق مزاحم تلفنی را شناسایی کند متـ . خدمات ردگیری تماس call trace
-
جستوجو در متن
-
account executive, AE 2
متصدی حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نامی برای فروشندهای که حسابی را در اختیار مشتری قرار میدهد
-
bank balance 2
ماندهحساب بانکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] خالص موجودی حساب، یعنی دفعات بدهکار و بستانکار مشتری در یک بانک
-
destruction
تخریب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] وضعیتی که در آن قابلیت زیرساختهای مهم برای ارائۀ محصول یا خدمات در سطح مورد انتظار به مشتری از بین میرود
-
fast food, fast service food
غذای فوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا، عمومی] 1. غذایی که بهسرعت آماده شود و در اختیار مشتری قرار گیرد 2. غذاخوری عرضهکنندۀ غذای فوری
-
cafeteria service, counter service 2
پذیرایی خویشیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شیوهای از پذیرایی که در آن مشتری خود از بوفه غذاهای گرم یا سرد را برمیدارد و در سینی میگذارد و در انتهای بوفه وجه آن را به صندوق میپردازد