کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسلح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
military 2
نیروهای مسلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افسران و کارکنان و نیروهای آموزشدیدۀ نظامی هر کشور
-
کابل مسلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← بافۀ مسلح
-
weapons enablement
مسلحسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] قرار دادن سلاح در بالاترین وضعیت آمادگی پیش از شلیک
-
arming
مسلح کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تغییر وضعیت سلاح یا مهمات از حالت ضامن به حالت آماده برای شروع آتش
-
armoured cable
بافۀ مسلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] بافهای مرکب از چند زوجسیم که روکش فلزی دارد و مستقیماً زیر خاک قرار میگیرد متـ . کابل مسلح
-
armed forces intention
نیت نیروهای مسلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هدف یا طرحی که با توجه به توانمندی نیروهای مسلح یک کشور برای اجرای راهکاری معین پیریزی میشود
-
armed neutrality
بیطرفی مسلح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] بیطرفی در عین آمادگی نظامی
-
جستوجو در متن
-
dud
مهمات عملنکرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مهماتی که از ابتدا آن طور که باید مسلح نشده یا پس از مسلح شدن عمل نکرده است
-
civil
غیرنظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] 1. شهروندی که جز نیروهای مسلح نیست 2. آنچه با نیروهای مسلح ارتباط مستقیم ندارد
-
maneuver
رزمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] 1. جابهجایی راهبردی نیروهای مسلح 2. تمرین گستردۀ نیروهای مسلح بهطور جداگانه یا همراه با هم
-
military 1
نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مربوط به نیروهای مسلح و تشکیلات مرتبط با آن
-
army regulation
مقررات نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ضوابط ناظر بر بخشهای مختلف نیروهای مسلح
-
combat
رزم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخشی از نبرد بین نیروهای مسلح دو کشور
-
military occupation
اشغال نظامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیتی که در آن سرزمینی تحت واپایش مؤثر نیروهای مسلح بیگانه است