کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستقل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← کمانهکشی مستقل
-
واژههای مشابه
-
independent variable, argument of a function
متغیر مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] متغیر x در تابع (y=f(x متـ . شناسه 1 argument 1
-
independent film
فیلم مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلم سینمایی که استودیوهای بزرگ در آن سرمایهگذاری نمیکنند و معمولاً با مبالغ محدود ساخته میشود
-
هتل مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← مهمانخانۀ مستقل
-
autonomous traction
کشش مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی نیروی کشش که اجزای منبع توان آن تماماً در وسیلۀ نقلیه قرار دارد و سبب میشود وسیلۀ نقلیه بتواند در محدودۀ طراحیشده برای سوختگیری حرکت کند
-
independent hotel
مهمانخانۀ مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مهمانخانهای که هیچ وابستگی زنجیرهای یا امتیازی (franchise) ندارد متـ . هتل مستقل
-
independent production, indie 2
تولید مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] روند تهیه و تولید فیلم خارج از نظام اقتصادی سینمای رایج در هر دوره و عمدتاً با بودجهای محدود
-
independent cinema
سینمای مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] سینمایی که تولیدات آن مبتنی بر اصولی جدا از جریان اصلی یا قراردادهای شناختهشدۀ رایج است
-
independent transit line
خط مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خطی که به خطوط دیگر حملونقل عمومی متصل نیست
-
linearly independent set
مجموعۀ خطیمستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
independent film-maker
فیلمساز مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمسازی که تولید سینمایی خود را خارج از نظام متعارف فیلمسازی استودیویی و معمولاً با بودجهای اندک میسازد
-
independent film-making
فیلمسازی مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فرایند تهیه و تولید فیلم خارج از نظام استودیویی و غالباً با صرف هزینهای اندک
-
independent election commission, IEC
هیئت مستقل انتخابات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] 1. نهادی مستقل از قوۀ مجریه که در جایی که این قوه نمیتواند بیطرف باشد، نظارت بر انتخابات و تضمین صحت آن را بر عهده میگیرد 2. هیئتی که برگزاری انتخابات اولیه یا انتخابات انتقالی را بهعنوان بخشی از فرایند اعتمادسازی ...
-
multiple independent reentry vehicle, MIRV
کلاهک بازآی مستقل چندگانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعهای از وسایل بازگشتی که هریک دارای چند کلاهک است و در یک موشک بالستیک حمل میشود