کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسافری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
passenger locomotive
لوکوموتیو مسافری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لوکوموتیو اختصاصی قطارهای مسافری
-
passenger wagon, passenger car 2, car 2
واگن مسافری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی برای حمل مسافر
-
passenger ship
کشتی مسافری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشتی مخصوص حمل مسافر
-
cabin crew, cabin personnel, cabin attendants
خدمۀ مسافری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] گروهی از کارکنان داخل هواگَرد که با مسافران تماس دارند
-
mixed train
قطار باری ـ مسافری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطاری متشکل از واگنهای باری و مسافری
-
جستوجو در متن
-
convertible aircraft
هواگَرد تبدیلپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که بهسرعت از مسافری به باری یا از باری به مسافری تبدیلپذیر است
-
shuttle train passenger
مسافر قطار خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسافری که با قطار خطی سفر میکند
-
heavy rail vehicle
خطنورد سنگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی که از آن در سامانۀ مسافری سنگین استفاده میشود
-
revenue passenger
مسافر پولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مسافری که بهصورت نقدی یا پیشپرداخت کرایه میپردازد
-
over-night visitor
بازدیدکنندۀ شبمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بازدیدکننده یا مسافری که شب در مقصد اقامت میکند
-
no-show
نیامده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مهمان یا مسافری که جای خود را ذخیره کرده، اما بیخبر در محل حاضر نشده است
-
transit passenger
مسافر گذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] مسافری که از کشوری به قصد کشور دیگر، از کشور ثالث عبور کند
-
saloon coach
واگن اتوبوسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگن مسافری غیرکوپهای که صندلیهای آن ردیفی چیده شده است
-
van 2
کاروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] خودروِ مسافری یا باری که ظرفیت آن بیش از سواری و کمتر از مینیبوس باشد