کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسافت اُفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
decay distance
مسافت اُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] فاصلهای که موج اقیانوس پس از تشکیل طی میکند تا به موج مرده تبدیل شود
-
واژههای مشابه
-
distance step, échelon de distance (fr.)
مبنای مسافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] مسافت مبنایی که براساس آن هزینههای زمینی و هوایی و دریایی محاسبه میشود
-
take-off distance
مسافت برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسافتی که هواپیما از لحظۀ رها شدن ترمز تا عبور از فراز نقطۀ مرجع (reference zero) طی میکند
-
braking distance
مسافت ترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مسافتی که قطار برای توقف یا کاهش سرعت خود از سرعت حرکت و رسیدن به سرعت مورد نظر نیاز دارد
-
stopping distance
مسافت توقف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کمترین مسافتی که شناور درحالحرکت نیاز دارد تا پس از توقف نیروی محرکه از حرکت باز ایستد
-
haul distance
مسافت حمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مسافتی که وسیلۀ جمعآوری زباله از آخرین نقطۀ برداشت تا ایستگاه انتقال یا محل فراوری یا محل دفع نهایی طی میکند
-
landing distance
مسافت نشست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فاصلهای بین محل تماس هواپیما با زمین تا محل توقف کامل آن
-
distance marker
مسافتنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] تابلویی برای نشان دادن مسافت طیشده از مهمترین شهرهای مسیر یا مسافت باقیمانده تا آنها
-
mean free path
مسافت آزاد میانگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] میانگین مسافتی که هر ذره در فاصلۀ زمانی بین برخوردهای پیاپی با ذرات دیگر میپیماید
-
relative braking distance
مسافت ترمز نسبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] حداقل فاصلۀ بین دو قطارِ درحالحرکت به اندازهای که در صورت ترمزگیری، قطار پشتی به قطار جلویی برخورد نکند
-
time-distance curve
منحنی زمان ـ مسافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نمودار زمان سیر برحسب فاصله از چشمه
-
تخصیص مسافت ـ زمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← تخصیص مسافت ـ زمانی سفر
-
diversion trip assignment
تخصیص مسافت ـ زمانی سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] روشی در تخصیص سفر که در آن براساس زمان یا فاصلۀ مربوط یا هر دو، سفرها را به مسیرهای مختلف اختصاص میدهند متـ . تخصیص مسافت ـ زمانی