کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسئول تالار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
house manager, HM
مسئول تالار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] شخصی که ادارۀ امور مربوط به تماشاگران و جایگاه آنها را بر عهده دارد
-
واژههای مشابه
-
wharfinger
مسئول اسکله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مالک یا ادارهکنندۀ اسکله
-
transportation captain
مسئول ترابری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فردی که مسئولیت وسایل حملونقل را در حین تولید فیلم بر عهده دارد
-
dockmaster/ dock master
مسئول حوضچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افسر یا کارمندی که مسئول فرایند حوضنشینی یا واحوضنشینی (undocking) ناو است
-
مسئول رمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] ← کارشناس رمز
-
casting director, cast director
مسئول انتخاب بازیگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] شخصی که بازیگران را برای ایفای نقشهای مختلف انتخاب و به کارگردان یا استودیوی فیلمسازی پیشنهاد میکند
-
wreck master 2
مسئول کشتی شکسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فردی که صاحب کشتی شکسته یا بازگردان، مسئولیت مراقبت از کشتی شکسته و اموال آن را به او واگذار میکند
-
access control officer, ACO
مسئول واپایش دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فردی که مسئولیت محدودسازی دسترسی به منابع سامانۀ اطلاعات به وی سپرده شده است
-
side rod
مسئول واحد بینهبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فردی که مسئولیت اداره واحد بینهبری را بر عهده دارد
-
property master, prop master
مسئول وسایل صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] یکی از اعضای گروه تولید که ساخت و تهیۀ وسایل صحنه بر عهدۀ اوست و در حفظ تداوم حضور اشیا و وسایل صحنۀ فیلم با منشی صحنه همکاری میکند
-
جستوجو در متن
-
food server station
حوزۀ میزبانیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تعدادی میز یا فضای معینی در تالار غذاخوری که یک میزبانیار مسئول دارد