کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرد روغن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
reference man
مرد مبنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مردی که ازنظر خصوصیات تشریحی و کاراندامشناختی در حد متوسط باشد
-
dead man 2
مردهمرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← بینۀ مهار
-
widower
بیوهمرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] مردی که پس از درگـذشـت همسـرش یـا طـلاق دادن او ازدواج نکـرده باشد
-
gay
مرد همجنسگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] مردی که مردان دیگر را بهعنوان شریک عاطفی و جنسی خود برمیگزیند
-
male lead
بازیگر اصلی مرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بازیگر اصلی مرد که نقش اصلی نمایش تلویزیونی یا فیلم را بر عهده دارد متـ . بازیگر نقش اول مرد
-
supporting actor
بازیگر مکمل مرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بازیگر مردی که پس از بازیگر نقش اول مهمترین نقش را دارد متـ . بازیگر نقش دوم مرد
-
بازیگر نقش اول مرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ← بازیگر اصلی مرد
-
بازیگر نقش دوم مرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ← بازیگر مکمل مرد