کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرتفع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
high-altitude station
ایستگاه مرتفع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ایستگاه دیدبانی وضع هوا در ارتفاعی بالاتر از دوهزار متر که نشاندهندۀ وضع هوای تراز دریا نیست
-
high foehn
گرمباد مرتفع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← گرمباد آزاد
-
جستوجو در متن
-
acrophobia,height phobia, height fear,batophobia, altophobia,hyposophobia, hypsophobia
بلندیهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ترس شدید از مکانهای مرتفع
-
alpine meadow
چمنزار آلپی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چمنزاری که پوشش گیاهی آن با شرایط مناطق مرتفع سازگار است
-
meander lobe, tongue
زبانۀ رودپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] زمینی زبانهایشکل و کموبیش مرتفع در درون یک رودپیچ
-
plateau station
ایستگاه فلاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ایستگاهی مرتفع که در آن حالت فرین اقلیم قارهای حاکم است
-
bird's eye view
نمای دید پرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی نمای دور که از نقطهای بسیار مرتفع از موضوع گرفته شود متـ . دید پرنده
-
altitude 2
فرازا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ارتفاع یک نقطۀ مرتفع یا هواپیما نسبت به تراز متوسط دریا
-
puissance
پرش قدرتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] یکی از مواد رشتۀ پرشبااسب که در آن از روی موانع مرتفع و پهن میپرند
-
alpine heath
خلنگزار آلپی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اجتماع گیاهی با درختچههای کوتاه سازگار با شرایط مناطق مرتفع
-
aqueduct
آباره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مجرایی انسانساخت و معمولاً مرتفع برای انتقال آب، عموماً در مسیرهای طولانی
-
free foehn
گرمباد آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ایجاد شرایط گرمباد در بالاتر از سطح زمین، (در کوهستان) متـ . گرمباد مرتفع high foehn
-
afterglow, afterlight
پستاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قـوس گستـردهای از نور تابشی (radiant glow) که در اوایل فلق یا اواخر شفق در بالای ابرهای مرتفع مشاهده میشود
-
abrasion tableland
تختزمین سایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ناحیهای وسیع و مرتفع که در آن برونزدهای سنگهای گوناگون، براثر عوامل فرساینده، کاهش سطح مییابند و تقریباً همسطح محیط میشوند