کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مذاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
melt indexer
مذابسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] وسیلهای برای سنجش شاخص مذاب شامل دو استوانۀ قائم و هممرکز که درون استوانۀ داخلی یک پیستون حرکت میکنند و در آن استوانۀ دوم، که پوستۀ استوانۀ اول است، تنظیمکنندۀ گرماست
-
جریان مذاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] ← شارش مذاب
-
melt flow index, melt index, melt flow rate
شاخص مذاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] مقدار بسپاری که در دمایی مشخص و با پیستونی تحت نیرویی معین از میان یک دای (die) استوانهای معیار در مدتزمانی معلوم به بیرون رانده میشود اختـ . شام MFI
-
melt flow
شارش مذاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] فرایند تغییر شکل برگشتناپذیر تودۀ مذاب بسپاری، در فشار و دمای بالا، تا آن حد که مولکولهای بسپار بر روی هم بلغزند متـ . جریان مذاب
-
جستوجو در متن
-
MFI
شام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] ← شاخص مذاب
-
capillary rheometer, capillary viscometer
شارشسنج مویلولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] ابزاری برای آزمودن رفتار شارششناختی بسپارهای مذاب با وارد کردن نیرو به مذاب در یک مویلوله
-
thermal spraying
افشانش گرمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] فرایند پوشانش سطح قطعات با ذرات فلزی یا نیمهفلزی مذاب یا نیمهمذاب
-
falling ball viscometer, falling-sphere viscometer, falling viscometer
گرانرَویسنج گویافتان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] نوعی گرانرَویسنج برای اندازهگیری گرانروی مذابهای بسپاری در آهنگهای برشی بسیار پایین که در آن یک گوی چگالتر از مذاب در درون مذاب و داخل استوانک فولادی در محدودۀ مشخصی حرکت میکند و براساس سرعت حرکت آن، گرانرَوی اندازهگیری شود
-
magmatic water, giuvenile water, plutonic water
آب ماگمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آب جداشده از سنگهای مذاب ماگمایی
-
weld pool
حوضچۀ جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] حجمی موضعی از فلز مذاب قبل از انجماد
-
pouring
بارریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] تخلیۀ مذاب از کوره یا پاتیل در قالب
-
metal spraying
فلزافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] پوشانش یک فلز ازطریق افشانش فلز مذاب بر سطح آن
-
dynamic vulcanisation
ولکانش پویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فرایند ولکانش بسپار لاستیکی در هنگام اختلاط با پلاستیک مذاب
-
compounding
آمیزهسازی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فرایندی که در آن از اختلاط یک بسپار مذاب با مواد دیگر، آمیزه به دست آید