کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدوله سازی پهنای تَپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
modulator
مدولهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] دستگاهی که نشانک/ سیگنال حامل را مدوله کند
-
modulation 1
مدولهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فرایند مدوله کردن نشانک/ سیگنال حامل تا آن را قادر به حمل اطلاعات کند
-
modulated
مدولهشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی نشانک/ سیگنال حامل که عمل مدوله کردن روی آن صورت گیرد
-
modulate
مدوله کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تغییر مشخصههای نشانک/ سیگنال حامل برای حمل اطلاعات
-
ultrasonic light modulator
مدولهساز فراصوتی نور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای حاوی شاره که با استفاده از امواج فراصوتی، نور گذرنده از شاره را مدوله میکند
-
quadrature amplitude modulation, QAM
مدولهسازی تربیعی دامنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] روشی برای کدبندی دادهها در مودمهای پرسرعت که آمیزهای است از مدولهسازی دامنه و مدولهسازی فاز برای افزایش سرعت انتقال دادهها
-
amplitude modulation, AM
مدولهسازی دامنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پردازش عمدی حامل نشانک/ سیگنال بهگونهایکه دامنۀ آن مطابق تغییرات نشانک/ سیگنال مدولهکننده تغییر کند
-
direct-sequence modulation, direct-spread modulation
مدولهسازی دنبالهمستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی مدولهسازی در سامانۀ طیفگسترده که در آن قطاری از تپهای دودویی بهطور مستقیم و معمولاً با مدولهسازی فاز، موج حامل را مدولهسازی میکنند اختـ . مدام DSM
-
acoustooptical modulator
مدولهساز نور ـ صوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که با بهرهگیری از موج آکوستیکی دامنه یا فاز باریکۀ نور را تغییر میدهد
-
vestigial sideband modulation
مدولهسازی کنارباند بازمانده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← مدولهسازی دامنۀ کنارباند بازمانده
-
جستوجو در متن
-
pulse duration distortion
اعوجاج پهنای تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تفاوت پهنای تَپ/ پالس در دو نقطۀ مختلف خط انتقال براثر تغییر شکل تَپ/ پالس متـ . اعوجاج پهنای پالس
-
pulse train duration
پهنای قطار تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] بازهای زمانی در هر تَپ/ پالس که از تَپ/ پالس زمان خیز تا آغاز زمان فرود سپری میشود متـ . پهنای قطار پالس
-
اعوجاج پهنای پالس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← اعوجاج پهنای تَپ
-
پهنای قطار پالس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← پهنای قطار تَپ