کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدفون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
carcass disposal
معدومسازی لاشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] سوزاندن یا مدفون کردن لاشۀ حیوانات تلفشده
-
probing 3
میلزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای یافتن آثار مدفون با فروکردن یا کوبیدن میل فلزی
-
bowtie effect/ bow-tie effect/ bow tie effect
اثر پروانهگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نمایان شدن ناودیسی با کانون مدفون (buried focus) در مـقطـع لرزهای نـاکـوچیـده (unmigrated)
-
probe 3
میل 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] میلهای فلزی که آن را برای شناسایی پدیدارهای مدفون و هنوز حفارینشده، مانند دیوارها و کف و صخرۀ طبیعی و پوشش قبور، در زمین فرومیکنند یا بر زمین میکوبند
-
frost mark
یخنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تنوع در میزان یخزدگی خاک که نشاندهندۀ وجود پدیدارهای مدفون باستانشناختی است و غالباً با عکسبرداری هوایی تشخیص داده میشود
-
mise-à-la-masse
اتصالبهجِرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی روش مقاومتویژه برای اندازهگیری پتانسیلِ روی سطح با تزریق جریان بهوسیلۀ الکترود متصل به جسم بیهنجار مدفون
-
shadow mark
سایهنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سایهروشنهای سطح یک محوطۀ باستانی که نشاندهندۀ وجود پدیدارهای زیرسطحی مانند خاکریزها یا خندقها و دیوارها و فضاهای مدفون است
-
burial metamorphism
دگرگونی دفنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی دگرگونی در توالیهای رسوبی ـ آتشفشانی در حوضۀ رسوبی یا ژرفناوههای اقیانوسی مدفونشده در توالیها
-
dissimilar soil corrosion
خوردگی در خاکهای نامشابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی دوفلزی که در لولههای مدفون در زمین به دلیل اختلاف در pH و اندازه و دانهبندی و ترکیبات شیمیایی نوع خاک ایجاد میشود
-
crop mark
گیاهنشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] تغییر در رنگ یا میزان رویش نباتات سطحی که نشاندهندۀ خطوط کلی پدیدارهای مدفون باستانشناختی مانند دیوارها و چالهای زباله (pits) یا سازههاست و با عکسبرداری هوایی قابل مشاهده است
-
palaeopedology
دیرینخاکشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مطالعۀ چگونگی پیدایش و ساختار و سرشت و چینهشناسی خاکهای مدفون سنگوارهای ازنظر باستانشناسی و زمینشناسی، باتوجهبه اهمیت زمینریختشناختی و دیرینزیستمحیطی و اقلیمشناختی
-
ground-penetrating radar/ ground penetrating radar, georadar, ground probing radar, surface penetrating radar
رادار زمیننفوذ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک، علوم نظامی] ژئوفیزیک] وسیلهای برای بررسی لایههای کمعمق زمین با امواج الکترومغناطیسی، معمولاً در بازۀ بسامدی 10 تا 1000 مگاهرتز [نظامی] راداری که برای نفوذ به زمین و دریافت بازتاب و درنتیجه شناسایی اشیای مدفون تپها/ پالسهای باند بسیار ...