کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدار زمین همگام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
scale parallel
مدار مقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] مداری که مقیاس تعریفشده برای آن در سامانۀ تصویر (map projection) مربوط صحیح است
-
negative orbit
مدار منفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
circuit board, board
تختهمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] صفحهای از جنس پلاستیک یا فایبرگلاس غیرهادی که برای قرار دادن و متصل ساختن مجموعهای از تراشهها و دستگاههای دیگر، در رایانه به کار رود متـ . تخته 1
-
orbital parameters
پارامترهای مدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] شش پارامتری که ازطریق آنها موقعیت یک جسم در مدار بیضوی تعیین میشود
-
orbital plane
صفحۀ مدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] صفحۀ دربرگیرندۀ مدار گردش یک جسم و مرکز نیرو در میدان نیروی مرکزی
-
circuit length
طول مدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] طول مسیری که جریان در تونل مداربسته طی میکند
-
balun, balanced converter, line-balance converter, balun transformer, balanced-to-unbalanced transformer
مدار تعادل و تطبیق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارۀ متعادلکننده و تطبیقدهندۀ دو رسانۀ مختلف متـ . متوت
-
coincidence circuit
مدار همفرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مداری که وقتی علامتهای ورودی را در بازۀ زمانی معینی دریافت کند، علامت خروجی تولید میکند
-
microwave integrated circuit
مدار یکپارچۀ ریزموج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مدار یکپارچهای که برای استفاده در گسترۀ بسامدهای ریزموج طراحی میشود
-
self work
اثر خویشمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] آثاری مانند زندگینامۀ خودنوشت و یادداشتهای روزانه و سفرنامه که موضوع آن شرح زندگی پدیدآور باشد
-
network-centric warfare
جنگ شبکهمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی جنگل الکترونیکی که در آن حسگرهای سامانههای فرماندهی و واپایش و تسلیحاتی با استفاده از شبکههای دادهای این سه سامانه به یکدیگر متصل میشوند تا امکان تبادل اطلاعات و دستورهای فرماندهی بین این شبکهها به حداکثر ممکن برسد
-
motherboard
تختهمدار اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] اصلیترین تختهمدار رایانه که بقیۀ اجزای الکترونیکی بر روی آن نصب میشوند
-
printed circuit board
تختهمدار چاپی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] اصطلاح قدیمیتر برای تختهمدار متـ . تختۀ چاپی
-
play audiometry
شنواییسنجی بازیمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] روشی در شنواییسنجی کودکان که در آن پاسخ درست به محرک را ازطریق شرکت دادن کودک در فعالیتهای بازیگونه پاداش میدهند
-
بهبود ایمانمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← خودیابی ایمانمدار