کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدارا امیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
coping
مدارا 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایند مداوم تلاشِ شناختی و رفتاری برای اداره کردن الزامهای درونی یا بیرونی که امکانات فرد را هدر میدهند
-
tolerance, toleration
مدارا 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تحمل اعمال و اعتقادات دیگران علیرغم باور نداشتن آنها متـ . تسامح
-
coping mechanism
سازوکار مدارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هرگونه تطابق خودآگاه یا ناخودآگاه که از شدت تجربه یا موقعیت تنشزا میکاهد
-
intolerant
بیمدارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که اَعمال و اعتقادات دیگران را تحمل نمیکند متـ . بیتسامح
-
tolerant
اهل مدارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که اعمال و اعتقادات دیگران را تحمل میکند متـ . اهل تسامح