کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخفی گاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
secret agent, agent 4, foreign agent 2, intelligencer, operative, informer, intelligence agent, intelligence officer, undercover agent
مأمور مخفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که به جمعآوری اطلاعات محرمانۀ یک کشور و قرار دادن آن در اختیار کشور دیگر میپردازد متـ . جاسوس spy
-
secret key
کلید مخفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] کلیدی که از آن در رمزنگاری متقارن استفاده میشود
-
sheltered corrosion
خوردگی مخفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی در جایی که آب یا رطوبت در آن انباشته یا چگالیده شده است و برای مدتزمان طولانی خشک نمیشود
-
candid camera, hidden camera
دوربین مخفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] برنامهای تلویزیونی شامل رویدادهایی که با دوربینهایی پنهانشده در مکانهای گوناگون ضبط شده است
-
رأیدهی مخفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← رأیگیری مخفی
-
ballot2, secret voting, ballot box2, secret ballot
رأیگیری مخفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأیگیری یا رأیدهی بهصورت پنهان متـ . رأیدهی مخفی
-
secret key cryptography, private key cryptography
رمزنگاری با کلید مخفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] روشی برای رمزگذاری پیام که در آن برای رمزگذاری و رمزگشایی تنها از یک کلید استفاده میشود متـ . رمزنگاری متقارن symmetric cryptography