کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محل تخم ریزی ماهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bomb site, bombing site, bombarded site
محل بمباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منطقهای که ساختمانهای آن را بمب ویران کرده است
-
serving area
محل پذیرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مکانی که در آنجا از مهمانها پذیرایی میشود
-
assembly station
محل تجمع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محلی بر روی عرشه یا هر جای دیگر کشتی مانند غذاخوری که مسافران و خدمه در مواقع اضطراری و ضروری مطابق با فهرست فراخوانی در آن جمع میشوند
-
serving 4
محل تحویل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی برای بازبینی که از آنجا اقلام آمادهشدۀ صورتغذا در بخش تولید به بخش مهمانها منتقل میشود
-
محل فرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← منطقۀ فرود
-
anchor station
محل لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محل خاصی برای خدمۀ لنگر بهمنظور لنگراندازی و لنگربرداری
-
conning position, conning station, conn
محل هدایت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محلی در پل فرماندهی که ابزارآلات واپایی شناور در آنجا قرار دارد و شناور از آنجا هدایت میشود متـ . محل هدایت شناور
-
loading point
محل بارگیری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] محلی که در آن بارگیری و تخلیۀ بار هواگَرد انجام میشود
-
loading spot
محل بارگیری 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اسکله یا پهلوگاهی مشخص در اسکله که برای بارگیری در نظر گرفته میشود
-
collection site
محل جمعآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مکانی که نمونههای ذخایر وراثتی از آنجا تهیه میشود
-
محل هدایت شناور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← محل هدایت
-
relief in place
تعویض در محل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی که در آن با دستور و هدایت فرمانده بالاتر تمام یا بخشی از یک یگان با یگان دیگری در منطقه تعویض میشود
-
جستوجو در متن
-
oolitic crystals
بلورهای خاویاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] انبوهۀ کانیایی که از کرههای ریزی شبیه به تخم ماهی تشکیل شده است
-
ichthyoplankton
ماهیدروایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] تخم و کرمینۀ شناور ماهی که زندگی دروایی دارد