کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محقّق ساخت آن را پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
controllable
واپایشپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ویژگی آنچه میتوان بر آن نظارت داشت یا آن را مهار یا محدود ساخت
-
transformation
گشتار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] قاعدهای نحوی که یک ساخت انتزاعی را به ساخت انتزاعی دیگر تغییر میدهد
-
MODU code
آییننامه وسحاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] آییننامهای که ضوابط ساخت واحد سیار حفاری فراساحل و تجهیزات آن را تنظیم میکند
-
phrase structure grammar
دستور ساخت گروهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دستوری متشکل از قاعدههای ساخت گروهی که نمودار زیرساختی جملهها را تشکیل میدهد
-
design-build contract
پیمان طرح و ساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] پیمانی که براساس آن طراحی و ساخت یک پروژه یکجا به پیمانکار محول میشود
-
singer-songwriter
خواننده-ترانهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] کسی که ترانههای ساخت خود را اجرا میکند
-
attenuator
کاهانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] یک توالی نوکلئوتیدی که در ناحیۀ پیشبَر آن دسته از ورزههایی قرار دارد که زیمایههایی را که در ساخت آمینواسیدها دخیلاند، رمزگذاری میکنند
-
flatting oil
روغن ماتکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی ترکیب ورنی که از روغن پختۀ حلشده در تینر حاصل میشود و برای ساخت پوشرنگ مات آن را به پوشرنگ خمیری میافزایند
-
tree diagram
نمودار درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نموداری که ساخت سلسلهمراتبی واحدهای زبان بهویژه جمله را نشان میدهد
-
phrase marker
جملهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نمودار درختی یا مجموعۀ قلابهایی که ساخت گروهی جمله را نمایش میدهد
-
agentive passive
مجهول عاملنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ساخت مجهولی که در آن عامل ذکر شده باشد
-
trussed roof
سقف خرپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] سقفی که در ساخت آن از چند خرپا استفاده شود
-
set decoration
صحنهآرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] تعیین فضای فیزیکی و آرایش صحنه و ساخت آرایههای آن
-
limiting amino acid
آمینواسید محدودکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] آمینواسیدی ضروری که به مقدار کم در بدن وجود دارد و ساخت پروتئین به آن وابسته است و نبود نوعی خاص از آن سبب کاهش میزان ساخت پروتئین در بدن میشود
-
construction crew
گروه ساخت آرایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] گروهی که مسئولیت کلیۀ کارهای ساختمانی و برپایی آرایۀ صحنه را بر عهده دارد