کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
isolated drag
پَسار مجزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پَسار جسم مورد نظر بهصورت مجزا پیش از آنکه در هواگَرد نصب شده باشد
-
isolated double bonds
پیوندهای دوگانۀ مجزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] پیوندهای دوگانهای که فاصلۀ بین کربنهای حامل آنها بیش از یک پیوند ساده است
-
جستوجو در متن
-
diverging traffic
جریان واگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تفکیک جریان تردد به دو یا چند جریان مجزا
-
merging traffic
جریان همگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] الحاق دو جریان رفتوآمد مجزا به یکدیگر در یک جهت
-
categorical data
دادههای رستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] دادههای قابلتفکیک به رستههای دوبهدو مجزا
-
aggregate fruit
میوۀ مجتمع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] میوۀ حاصل از رشد برچههای مجزا و متعدد یک گل
-
stratified random sampling
نمونهبرداری تصادفی طبقهبندیشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی نمونهبرداری مبتنی بر احتمالات با استفاده از نمونههای مجزا و دستهبندیشده
-
check-in line 2
گذرگاه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطوط یا محلهای وارسی بلیت که ممکن است با نرده از هم مجزا شوند
-
tourist enclave
مقصد محصور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مقصدی که برای جلوگیری از تعارضات مردم مقیم با گردشگران محدود و مجزا شده است
-
segmented mirror
آینۀ چندتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] مجموعهای از آینههای کوچک مجزا که در کنار هم مانند یک آینۀ واحد عمل میکنند
-
parcel tanker
چندمایعبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری که میتواند همزمان چند نوع مایع مختلف را در مخزنهای مجزا حمل کند
-
microcontinent
خردقاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فلاتی زیردریایی که بخشی مجزا از پوستۀ قارهای است
-
bistatic radar
رادار دوپایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] راداری که فرستنده و گیرندۀ آن در یک محل قرار ندارد و از یکدیگر مجزا هستند
-
point ignition
گیرانش نقطهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تولید آتش بهصورت لکههای مجزا، به دست انسان یا طبیعت متـ . گیرش نقطهای