کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجازات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
capital crime
جُرم مستوجب مرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] جرمی که عامل آن مستحق مجازات مرگ یا شدیدترین مجازات رایج در کشور مربوط باشد متـ . جُرمکبیر
-
crime, criminal wrong
جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] فعل یا ترک فعلی که نقض قانون تلقی میشود و سزاوار کیفر با مجازات حبس است
-
offense, criminal offense
جنحه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] هر عمل خلاف قانونی که برای هریک از انواع آن در مجموعۀ قوانین جزایی، مجازات درخواست شده باشد
-
felony, major crime, serious crime
جنحۀ بزرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] جرم مهم یا نوع خطرناکی از جرم که قابل مجازات حبسِ بیش از یک سال باشد
-
sexual coercion
اِعمالفشار جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] اِعمالفشار آشکار یا پنهان برای ایجاد رابطۀ جنسی با وعدۀ پاداش یا تهدید به مجازات
-
misdemeanor, minor crime, summary offense
جنحۀ کوچک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] جرمی که به دلیل داشتن مجازات کمتر در مقایسه با جنحۀ بزرگ کماهمیت پنداشته میشود و محکومیت حبس یک سال یا کمتر دارد
-
deterrence program
برنامههای بازدارندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] برنامههایی مبتنی بر منصرف کردن فرد از انجام رفتاری خاص بهویژه با ایجاد ترس از مجازات و وضع قوانین جزایی
-
diversion programs
برنامههای کیفرگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] برنامههای توانبخشی اختصاصی که بهجای مجازاتهایی مثل لغو جواز شغلی و زندان و سلب حضانت انجام میشود
-
drug court
دادگاه درمانمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] نظام قضایی ویژۀ مجرمان دچار سوءمصرف مواد که فرد را ملزم میسازد از طرح درمانی خاصی تبعیت کند و در صورت تخطی مجازات شود
-
immanent justice
عدالت ذاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] باور کودک به اینکه قوانین ثابت و غیرقابلتخطیاند و هرکس کار نادرستی انجام دهد، صرفنظر از اینکه آن را در چه شرایطی انجام داده باشد، خودبهخود مجازات خواهد شد
-
authoritarian parenting
والدگری اقتدارگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی روش والدگری مبتنی بر محدودسازی هرچه بیشتر که در آن والد یا پرستار بر اطاعت اصرار میورزد و گفتوگو و تشریک مساعی را کنار میگذارد و برای جلوگیری از رفتار ناخواسته به مجازات رو میآورد