کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثل زن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بازیگر نقش اول زن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ← بازیگر اصلی زن
-
بازیگر نقش دوم زن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ← بازیگر مکمل زن
-
female lead
بازیگر اصلی زن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بازیگر اصلی زن که نقش اصلی نمایش تلویزیونی یا فیلم را بر عهده دارد متـ . بازیگر نقش اول زن
-
supporting actress
بازیگر مکمل زن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بازیگر زنی که پس از بازیگر نقش اول، مهمترین نقش را دارد متـ . بازیگر نقش دوم زن
-
voyeuse
نظرباره 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] زن دچار نظربارگی
-
nymphomaniac
مردباره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] زن دچار مردبارگی
-
gravida
بارمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] زن باردار
-
total fertility rate
میزان کلی باروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] میانگین تعداد تولدهای زندۀ یک زن به شرط آنکه آن زن در تمام طول دورۀ باروری خود زنده باشد و میزانهای باروری نیز تغییر نکند اختـ . میزان ک.ب. TFR
-
satyriasis
زنبارگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تمایل بیشازحد یا سیریناپذیر مرد برای ارضای جنسی توسط زن
-
femicide, gynecide
زنکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] کشتن زنان تنها به دلیل زن بودن آنها
-
gynophobia
زنهراسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] هراس یا بیزاری غیرعادی از زن
-
gravidity
بارمندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تعداد بارداریهای یک زن بدون توجه به نتیجۀ بارداری
-
starlet
نوستاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بازیگر زن جوانی که آیندۀ حرفهای موفقی در پیش داشته باشد
-
nymphomania
مردبارگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تمایل بیشازحد یا مهارنشدنی زن برای تحریک و ارضای جنسی توسط مرد
-
femininity
زنانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] مجموعه ویژگیهایی که ادعا میشود زن بودن را تشکیل میدهند