کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثل راندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
shoot2
پرتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، راندن یا انداختن توپ به طرف سبد
-
scraper 3
لجنروب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] وسیلهای برای راندن لجن موجود در زلالساز به سوی چالۀ لجن
-
equestrianism
سوارکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] راندن و سواری گرفتن و هدایت اسب در مسابقات که رشتههایی مانند خرامش و پرشبااسب و کالسکهرانی را شامل میشود
-
shoot 5
ضربه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در فوتبال، زدن یا راندن توپ با پا و با شدت تمام به سمت دروازه
-
propulsion system
سامانۀ پیشران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مجموع اجزایی که برای پیش راندن هر وسیلۀ پرنده لازم است، شامل موتور و متعلقات آن، سامانۀ واپایش موتور، سامانۀ سوخت، سامانههای تجهیزات، ورودیهای هوا و سامانۀ خنکسازی
-
ejection 2, knockout
پرانش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] بیرون راندن قطعۀ فشردهشده با یکی از سنبهها از درون حفرۀ قالب، پس از تکمیل عمل فشردن
-
denial
انکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سازوکاری دفاعی که در آن افکار و احساسات و اعمال و وقایع دردناک و ناپذیرفته با بیرون راندن از خودآگاه نادیده انگاشته میشود