کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثلثی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
triangular-notch weir, V-notch weir, triangular weir, vee weir, V-notched wier
سرریز مثلثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سرریزی که دارای بریدگی مثلثی است
-
بالمثلثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← هواپیمای بالمثلثی
-
delta wing, delta aircraft
هواپیمای بالمثلثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواپیمایی که شکل بال آن مثلثی است و معمولاً برای پروازهای زبَرصوتی طراحی میشود متـ . بالمثلثی
-
sector search pattern
الگوی جستوجوی مثلثی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] الگوی جستوجو و نجاتی که در آن شناور جستوجو را از نقطۀ مبنا شروع میکند و مناطقی را در مسیرهای مثلثی و بر روی اضلاع مشخص طی میکند
-
جستوجو در متن
-
spandrel4, stair spandrel
لچکی زیرپله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] سطح مثلثی یا تقریباً مثلثی زیر پله و کف
-
acute triangle, acute-angle triangle
مثلث تُند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مثلثی که هر سه زاویۀ آن تند باشد
-
pedal triangle
مثلث پادکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مثلثی که رئوس آن پای سه ارتفاع مثلث مفروض است
-
anchor fluke
پنجۀ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قسمت مثلثی انتهای هریک از بازوهای لنگر
-
tristetrahedron
سهچهاروجهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دیسۀ بلوری مکعبی با دوازده وجه مثلثی یا چهارضلعی
-
butterfly fracture
شکستگی پروانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] جدا شدن قطعهای تقریباً مثلثی و شبیه به پروانه از استخوانهای بلند
-
gnomon
شاخص 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] میله یا صفحهای مثلثی که روی ساعت آفتابی معمولی نصب میشود
-
reciprocating mower
علفبُر شانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] علفبُری با دو تیغۀ مثلثی و شانهای که بر روی یکدیگر حرکت رفتوبرگشتی دارند
-
submandibular triangle, submaxillary triangle
مثلث زیرفکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] مثلثی در گردن که مرزهای آن فک پایین و دو بطن پیشین و پسین ماهیچۀ دوبطنی است
-
astronomical triangle
مثلث نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مثلثی در کرۀ آسمان که سه ضلع آن را کمانهای دایرۀ عظیمه تشکیل میدهند