کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متخاصم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
cease fire
آتشبس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیتی که در آن مبادلۀ آتش بین دو نیروی متخاصم بهطور موقت پایان داده شود
-
space parity
برابری فضایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیتی که در آن هیچیک از نیروهای متخاصم در واپایش عرصۀ فضا به دیگری برتری ندارد
-
conflict 1
تعارض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] منازعۀ آشکار و غالباً مستمر بین طرفهای ناسازگار و متخاصم
-
buffer zone
منطقۀ حائل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] منطقهای بین دو کشور یا گروههای متخاصم که در آن هیچکدام از آن کشورها یا گروهها حضور نظامی نداشته باشند
-
stabilised warfare
جنگ تثبیتشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جنگی که در آن عملیات هر دو طرف متخاصم منحصر به اجرای تحرکات محدود است
-
Armistice Demarcation Line, ADL
خط ترک مخاصمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] خطی که نیروهای متخاصم پس از متارکه یا آتشبس از آنجا به مواضع خود عقبنشینی میکنند
-
bipolarity
دوقطبیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] وضعیتی که در آن جهان به دو قطب رقیب از کشورها به رهبری دو اَبَرقدرت متخاصم تقسیم میشود
-
strategic advantage
مزیت راهبردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] رابطۀ نسبی و کلی قدرت میان نیروهای متخاصم که یک یا چند کشور را قادر میسازد وضعیت سیاسی را بهطور مؤثر واپایش کنند
-
buffer state
کشور حائل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] کشور مستقل کوچکی که بین دو قدرت بزرگ رقیب بالقوه و متخاصم قرار گرفته است و درنتیجه خطر جنگ بین آنها را کاهش میدهد
-
Combat Air Patrol, CAP 3
گشت هوایی رزمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گشتی که هواگَرد در یک قلمرو هوایی خاص یا منطقۀ پدافندی برای رهگیری و انهدام هواگَردهای متخاصم، قبل از رسیدن آنها به اهداف خودی، انجام میدهد
-
weapons tight
آتشبهاحتیاط!
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فرمانی مربوط به واپایی سلاح که نشاندهندۀ وضعیتی است که در آن با سامانههای سلاح تنها باید به هدفی که متخاصم شناخته شود شلیک کرد
-
nuclear capabilities
توانمندیهای هستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] توانایی بهکارگیری جنگافزارهای هستهای در پشتیبانی از نیروهای خودی در عملیات نیروی زمینی و دریایی و هوایی علیه نیروهای متخاصم
-
air supremacy
سلطۀ هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تفوق در رزم هوایی بهنحویکه نیروی متخاصم نتواند کوچکترین خللی در روند عملیات هوایی ایجاد کند
-
air superiority
برتری هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] برتری در رزم هوایی بهنحویکه نیروی متخاصم نتواند خلل جدی در روند عملیات هوایی و عملیات دیگر نیروهای همسو ایجاد کند
-
forcible entry
تصرف قهرآمیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تسخیر و حفظ مواضع نظامی در برخورد با نیروی متخاصم مسلح متـ . تصرف قدرتمندانه