کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مبنای جستوجو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
elevation datum
مبنای ارتفاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقطه یا سطح ترازی که از آن بهعنوان مرجع اندازهگیری ارتفاع استفاده میشود
-
gravity base
مبنای گرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نقطهای که در آن گرانی با درستی کافی اندازهگیری میشود تا بهعنوان مرجع در برداشتهای گرانی به کار رود
-
distance step, échelon de distance (fr.)
مبنای مسافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] مسافت مبنایی که براساس آن هزینههای زمینی و هوایی و دریایی محاسبه میشود
-
weight step, coupure depoids (fr.)
مبنای وزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] وزن مبنایی که براساس آن هزینههای زمینی و هوایی و دریایی محاسبه میشود
-
fare basis
مبنای تعیین کرایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ضوابطی که شرکت حملونقل برای مدیریت ظرفیت، با در نظر گرفتن عوامل متعددی مانند فصل و طول سفر و تعداد مسافر و لغو بلیت تعیین میکند
-
datum
مبنای جستوجو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] محتملترین موقعیت هدف در یک زمان معین که عملیات جستوجو و نجات براساس آن صورت میگیرد متـ . مبنا
-
cost performance baseline
مبنای هزینهکرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] بودجهای برای تعیین اقدام اصلاحی یا پیشگیرانه از راه مقایسۀ هزینۀ واقعی با بودجۀ مصوب
-
drag area
مساحت مبنای پَسار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مساحت فرضی که ضریب پَسار مطلق آن یک است
-
tidal datum, tidal datum plane
سطح مبنای کِشَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] سطح مبنایی که ارتفاع کِشَند و عمق آب نسبت به آن سنجیده میشود
-
photo base, photographic base length
خط مبنای عکسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] خط مبنای هوایی، آنطور که بر روی یک عکس یا یک جفت عکس ظاهر میشود متـ . طول پایۀ عکسی
-
air base
خط مبنای هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] خط واصل دو موقعیت مرکز عدسی دوربین یا فاصلۀ بین مراکز عدسی یک جفت دوربین در لحظۀ عکسبرداری