کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماه نسف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
lunisolar tide
ماهخورکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] اجزای کِشَندی هماهنگ که بخشی از آنها حاصل اثر گرانش ماه یا خورشید است و بخشی دیگر که چهارده روز یکبار روی میدهد حاصل مجموع کِشَند آنهاست
-
ماه قمری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← ماه هلالی
-
lunar tide
ماهکِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] جزئی از کِشَند که فقط براثر گرانش ماه ایجاد میشود
-
ماهگرفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← خسوف
-
draconic month, nodical month, draconitic month
ماهِ گرهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فاصلۀ زمانی بین دو گذر متوالی ماه از گرههای مداری خود و محل تقاطع مدار آن با دایرهالبروج که برابر با 27/212221 روز است
-
sidereal month
ماه نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دورۀ متوسط گردش ماه به دور زمین نسبت به ستارههای دوردست
-
synodic month
ماه هلالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فاصلۀ زمانی متوسط دو مقارنۀ ماه با خورشید متـ . ماه قمری
-
crescent Moon
هلال ماه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] باریکهای روشن از کرۀ ماه که در نخستین یا آخرین روزهای ماه قمری دیده میشود
-
lunar soil
خاک ماه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← سنگپوش ماه
-
lunar crater, crater 3
دهانۀ ماه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] عارضهای معمولاً دایرهشکل بر سطح ماه که سطحی فرورفته و لبهای برآمده دارد متـ . دهانه 4
-
phases of the Moon
اَهِلّۀ ماه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعۀ حالتهای ماه در یک ماه قمری
-
lunar tidal bulge
کوهان ماهکِشَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] برآمدگیهای قرینۀ تودۀ آب در دو طرف زمین که به علت موقعیت ماه نسبت به زمین ایجاد میشود
-
honeymoon tour
گشت ماهعسل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشتی که معمولاً بعد از ازدواج برای زوجها برگزار میشود
-
mean high-water lunitidal interval
میانگین بازۀ ماهفراکِشَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] میانگین فاصلۀ زمانی عبور ماه از فراز یک مکان و فراکِشَند سپسین در همان مکان
-
mean low-water lunitidal interval
میانگین بازۀ ماهفروکِشَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] میانگین فاصلۀ زمانی عبور ماه از فراز یک مکان و فروکِشَند سپسین در همان مکان