کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماهیچۀ مخطط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
striated muscle, striped muscle
ماهیچۀ مخطط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههای ارادی که تارهای آن با خطوط عرضی قطع شده باشد
-
واژههای مشابه
-
core 1
ماهیچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] بخشی از قالب که برای شکل دادن به قسمتهای خالی و داخلی قطعۀ ریختگی همراه با قالب یا جداگانه ساخته میشود
-
myopathy
ماهیچهآسیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هرگونه آسیب یا بیماری ماهیچه
-
myopathic
ماهیچهآسیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مربوط به ماهیچهآسیب
-
myositis,inflammatory myopathy, myitis, initis
ماهیچهآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] التهاب ماهیچههای ارادی
-
voluntary muscle
ماهیچۀ ارادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههایی که انقباض آنها ارادی است
-
skletal muscle
ماهیچۀ اسکلتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هریک از ماهیچههای مخططی که به اسکلت متصل است
-
myoplastic
ماهیچهبازساختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مربوط به بازسازی ماهیچهها و جراحی ترمیمی آنها
-
myoplasty
ماهیچهبازسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] جراحی ترمیمی ماهیچه
-
myoglia, border fibrils
ماهیچهبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مادهای تارچهای (fibrillar) که از یاختههای ماهیچهای در دوران جنینی به وجود میآید
-
myotome 2
ماهیچهبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ابزاری برای بریدن یا شکافتن ماهیچه یا بافت ماهیچهای
-
myomectomy 1, myectomy
ماهیچهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] برداشتن بخشی از ماهیچه
-
myotomy
ماهیچهبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بریدن یا شکافتن ماهیچهها یا بافتهای ماهیچهای
-
myotome 3
ماهیچهپار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] گروهی از ماهیچهها که آوَرانهای (afferents) یک عصب نخاعی آنها را عصبدهی میکند