کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مانند سرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
scaley, scalelike
فلسمانند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← فلسی 2
-
sinusoid
کاوکمانند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] شبیه به کاوک
-
جستوجو در متن
-
balance weight
سرب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] وزنهای معمولاً سربی که برای میزان کردن تایر بر لبۀ رینگ (rim) چرخ اضافه میشود
-
residual deposit
نهشتۀ بازماندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] 1. مواد بازمانده از هوازدگی درجا 2. کانسار تشکیلشده در رُس براثر تبدیل ترکیبهای فلزی، مانند منگنز، آهن، سرب یا روی به شکلهای اکسید ناشی از هوازدگی سطحی یا نزدیک به سطح
-
seal, plomb (fr.)
مهر و موم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] قطعه سرب یا موم آبشدهای که برای جلوگیری از دستکاری و سوءاستفاده به سر پاکت یا در مغازه یا خانه یا مکان دیگری مهر شود
-
cathodic corrosion
خوردگی کاتدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی ناشی از وضعیتی غیرعادی که در آن فلزات دوخصلتی، نظیر آلومینیم و روی و سرب، در کاتد به دلیل شرایط قلیایی آسیب بیشتری میبینند
-
permanent ballast
ترازۀ دائمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سنگ یا بتن یا شمش آهن یا سرب که در شناور حمل میشود تا آن را پایدارتر یا ترازمندتر کند و عیوب ناشی از اشتباهات طراحی آن را بپوشاند یا نوع کاربری آن را تغییر دهد