کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماندگاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
maintenance 1
ماندگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] آخرین مرحلۀ تغییر رفتار اعتیادی که در آن پرهیز از رفتار اعتیادی فرد تداوم پیدا میکند متـ . مرحلۀ ماندگاری maintenance stage
-
واژههای مشابه
-
maintenance stage
مرحلۀ ماندگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← ماندگاری
-
holdover time
مدت ماندگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مدتزمانی تخمینی که در طی آن شارۀ ضدیخ میتواند مانع از تشکیل برفک یا یخ یا انباشت برف بر روی سطوح هواگَرد بر روی زمین شود
-
pesticide persistence
ماندگاری آفتکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مدتزمانی که اثر آفتکُش باقی میماند
-
جستوجو در متن
-
archival paper
کاغذ آرشیوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] نوعی کاغذ که دارای استحکام و ماندگاری و خاصیت ضداسیدی است
-
standard author
پدیدآور شاخص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] پدیدآوری که اثر یا آثارش جایگاه برجسته یا ماندگاری در میان منابع یک حوزه یا کشور داشته باشد
-
dried milk, milk powder, dehydrated milk
شیرخشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیر کاملی که رطوبت آن کاهش یافته و بهصورت پودری با ماندگاری بسیار درآمده باشد
-
dried skim milk, skim milk powder, non-fat dried milk
شیرخشک بیچربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی شیر بیچربی که رطوبت آن کاهش یافته و بهصورت پودری با ماندگاری بسیار درآمده باشد
-
ship biscuit, hard bread, hard tack/ hardtack, pilot bread
بیسکویت کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی بیسکویت سفت با ماندگاری طولانی و مواد مغذی که در شناورها از آن در شرایط اضطراری استفاده میکنند
-
mean life, lifetime
عمر میانگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] میانگین مدتزمان ماندگاری هسته یا ذرۀ بنیادی ناپایدار قبل از واپاشی آن
-
radurization
پرتوماندگارسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] تیمار مواد غذایی با مقادیر کم پرتوهای یوننده، برای افزایش ماندگاری و کاهش میزان فساد ریزاندامگانهای موجود در آنها
-
food packaging
بستهبندی مواد غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قرار دادن غذا یا مواد غذایی در ظرف یا لفاف برای حفظ کیفیت و سلامت و ماندگاری و امکان عرضۀ آن به بازار
-
UHT milk
شیر فرادما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیری که برای افزایش زمان ماندگاری آن تیمار فرادمایی بر روی آن انجام شده باشد متـ . شیر ماندگار long-life milk