کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مامور پلیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
agent provocateur, inciting agent, provocateur2
مأمور تحریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که برای شناسایی و دستگیری افراد مستعد ارتکاب جرم سیاسی یا اجتماعی وارد جمع آنها میشود و آنها را به ارتکاب جرم ترغیب میکند
-
secret agent, agent 4, foreign agent 2, intelligencer, operative, informer, intelligence agent, intelligence officer, undercover agent
مأمور مخفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] فردی که به جمعآوری اطلاعات محرمانۀ یک کشور و قرار دادن آن در اختیار کشور دیگر میپردازد متـ . جاسوس spy
-
جستوجو در متن
-
side-handle baton
باتوم دستهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] باتومی دارای دستهای در پهلو که به مأمور پلیس امکان میدهد که برای وارد آوردن ضربۀ بیشتر و جلوگیری از اصابت ضربۀ شخص مهاجم آن را بچرخاند
-
detective film, mystery film
فیلم کارآگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمی که در آن جستوجوی شخصیت اصلی فیلم، که معمولاً کارآگاه یا مأمور پلیس یا روزنامهنگار یا وکیل است، به افشای اسرار یک جنایت منتهی میشود