کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ماشین گیره زنی به کاغذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
sorting machine, machine à trier (fr.)
ماشین تجزیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] دستگاه مکانیکی یا برقی خودکار و نیمهخودکار برای تجزیۀ انواع مرسولات پُستی
-
bundling machine, machine à enliasser (fr.)
ماشین چهارنخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] ماشین مخصوص بستهبندی و چهارنخ کردن مرسولات پستی که بهصورت مکانیکی و برقی و با سرعتی که معمولاً بالاتر از سرعت عملیات دستی است، کار میکند و پس از اتمام کار تجزیه و در هنگام بستن فرستهها، در بخش تجزیۀ مرسولات از آن استفاده می...
-
ballast compactor, ballast consolidator
ماشین روکوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاهی برای کوبیدن و متراکم کردن پارسنگ سست از روی خط
-
ballast tamper, ballast tamping machine
ماشین زیرکوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاهی برای متراکم کردن پارسنگ از زیر ریلبند
-
switch machine, switch stand
ماشین سوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاه جابهجاکنندۀ تیغۀ سوزن که با دست یا نیروی برق از راه دور عمل میکند
-
car sickness
ماشینگرفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تهوع ناشی از مسافرت با ماشین
-
track geometry car, track recording car, geometry car
ماشین اندازهگیر خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مـاشینـی مجـهز بـه حسـگرهـای بـرقـیـ مکانیکی که بهصورت خودکار مشخصات هندسی خط آهن را در مسافتهای طولانی تشخیص میدهد و ثبت میکند متـ . اندازهگیر خط
-
reversible engine
ماشین برگشتپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← ماشین گرمایی برگشتپذیر
-
cribbing machine, cribber, ballast cribber
ماشین پارسنگبردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینی برای برداشتن پارسنگ میان دو ریلبند متـ . پارسنگبردار
-
dynamic track stabilizer
ماشین پایدارساز خط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینی که با ایجاد لرزش شدید لایۀ پارسنگ خط را پایدار میکند و بهاینترتیب، مدت عملیات پایدارسازی کوتاه میشود متـ . پایدارساز خط
-
forwarder 2
ماشین پیشحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ماشینی که فراوردههای چوبی را از پای کُنده تا انبارگاه جنگل حمل میکند
-
ماشین تعویض تراورس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ماشین تعویض ریلبند
-
tunnel boring machine, TBM, tunnel borer, tunneller, digger, excavator
ماشین تونلزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینی که برای حفر مقطع کامل تونل در انواع زمینها مورد استفاده قرار میگیرد و تونلی با نیمرخ دایرهای حفر میکند
-
ballast regulator
ماشین خطآرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینی برای صاف و یکنواخت کردن لایۀ پارسنگ متـ . خطآرا
-
rail-grinding machine, rail grinding train
ماشین ریلساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاهی که با سایش ناهمواریهای سطحی تاج ریل، رویۀ آن را صیقل میدهد متـ . ریلساب