کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مازه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
backbone network, backbone
مازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] شبکهای با ظرفیت مجراهای ارتباطی زیاد که بهعنوان ستون فقرات یک شبکۀ بزرگ، شبکههای کوچکتر را به یکدیگر مرتبط سازد
-
واژههای مشابه
-
lumbar puncture, spinal puncture, thecal puncture, rachiocentesis, spinal tap
مازهمَکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] بیرون کشیدن مایع مغزینخاعی از بین مهرههای سوم و چهارم کمر برای تشخیص یا درمان
-
گیرانۀ پیشمازهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← اشتقاق پیشمازهای
-
precordial lea
اشتقاق پیشمازهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] گیرانهای که در آن یکی از الکترودها به سینه و دیگری به یکی از اندامهای حرکتی متصل میشود متـ . گیرانۀ پیشمازهای
-
جستوجو در متن
-
pendant group
گروه آویزان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] گروهی شیمیایی که در زنجیر بسپارها وجود دارد و به مازه آویزان است
-
tributary circuit, tributary 2
مدار فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مداری که ایستگاهها را به شبکۀ مازه یا مرکز سودهی وصل میکند
-
stem knee
زانویی دماغه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قطعۀ منحنیشکلی که مازه (keel) را به دماغه وصل میکند
-
stem foot
پای دماغه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قسمت انتهایی مازه (keel) که دماغۀ شناور به آن متصل میشود
-
short-chain branching
کوتاهشاخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] وجود زنجیرههای فرعی 2 تا 4 کربنی بر روی مازۀ زنجیرۀ بسپار
-
stem bar, stem post
تیرک دماغه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] جلویترین قطعۀ سازۀ شناور که از قسمت جلوی مازه (keel) بهطور عمودی به طرف بالا کشیده شده است
-
mast step
پاشنۀ دکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تکیهگاه و محل اتصال دکل به مازۀ (keel) شناور
-
configurational base unit
واحد اصلی پیکربندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی پار (mer) یا واحد تکرارشونده که پیکربندی آن دستکم در یک جایگاه فضاهمپاری در مازۀ زنجیره (backbone) تعریف شده است
-
configuration repeating unit
واحد تکراری پیکربندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] کوچکترین دسته از یک یا دو یا چند واحد پایۀ پیکربندی پیاپی که تکرار پیکربندی آن در یک یا چند جایگاه فضاهمپاری در مازۀ زنجیره (backbone) تعریف شده است