کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مارپیچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
helicoid cyme, bostryx
گرزن مارپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] نوعی گرزن یکسویه که در آن انشعابات فقط در یک جهت هر محور بهصورت متوالی باز میشوند و حداقل در مراحل اولیۀ تکوین ظاهری مارپیچی دارند
-
spiral galaxy
کهکشان مارپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] کهکشانی با ساختاری قرصمانند و درحالچرخش که بازوهای مارپیچی متشکل از ستارههای جوان و ابرهای گازی از مرکز آن بیرون آمده است
-
spiral stability
پایداری مارپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی پایداری مطلوب که در آن هواگرد در گردش موزون، به محض رهاسازی فرمانهای پرواز (flight controls)، به پرواز مستقیم و تراز برمیگردد
-
helical symmetry
تقارن مارپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ساختار ویروسی متقارن برخی از ویروسها به شکل مارپیچ منظم
-
serpentine layering, compound layering
خواباندن مارپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] نوعی خواباندن که در آن قسمتهایی از یک شاخۀ بلند و باریک بهطور متناوب در زیر خاک قرار گیرد
-
spiral freezer
یخزن مارپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی یخزن نقالهای که در آن تسمهنقالهای مشبک در مسیری مارپیچ حرکت میکند
-
barred spiral galaxy
کهکشان مارپیچی ـ میلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نوعی کهکشان مارپیچی با ساختاری میلهایشکل از ستارهها و گازهای میانستارهای که بازوهای مارپیچی از دو سر آن بیرون زده است
-
جستوجو در متن
-
alphahelix, helix
مارپیچ آلفا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] یکی از انواع ساختار دوم پروتئینها که شکلی مارپیچی دارد
-
Galaxy, Milky Way Galaxy
کهکشان راه شیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] کهکشانی مارپیچی که خورشید و همۀ ستارههایی که با چشم غیرمسلح دیده میشوند، در آن قرار دارند
-
propwash
ملخشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] جریان هوای ایجادشده بهوسیلۀ ملخ که معمولاً مارپیچی است
-
arm population
جمعیت بازویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارههای جوانی که در بازوهای مارپیچی کهکشانها جمع شدهاند
-
spirillum
پیچیزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی باکتری گِرَممنفی که ساختار یاختهای سخت و مارپیچی دارد
-
arabesque
اسلیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] نقش تزیینی به شکل گیاه با ساقههای مارپیچی که ابتدا و انتهای آن مشخص نیست
-
wingtip vortices
تاوههای نوک بال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] جریانهای مارپیچی و آشفتۀ هوا که در هنگام پرواز، به علت اختلاف فشار زیر و روی بال، در نوک بالها تشکیل میشوند