کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مادر ولادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
birth mother,gestational mother
مادر ولادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] زنی که کودک را به دنیا میآورد، صرفنظر از اینکه مادر ژنی او باشد یا او را صرفاً در زهدان خود حمل کرده باشد
-
واژههای مشابه
-
surrogate mother
مادر جانشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] زنی که میپذیرد فرزند زن دیگری را در زهدان خود پرورش دهد اعم از آنکه جنین با تلقیح مصنوعی زامه یا از لقاح برونتنی زوج دیگری تشکیل شده باشد
-
biological mother
مادر زیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مادری که دارای ارتباط ژنی با کودک است متـ. مادر ژنی genetic mother
-
genetic mother
مادر ژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ← مادر زیستی
-
social mother
مادر عرفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] زنی که کودک را پس از به دنیا آوردن یا به دنیا آمدن بزرگ میکند
-
master shot
نمای مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمای دور یا زاویهبازی که کل رویداد صحنه را در بر میگیرد و اغلب برای ایجاد پوشش تصویری از چند نمای نزدیک یا متوسط نیز استفاده میشود
-
maternal death
مرگ مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مرگ مادر بدون در نظر گرفتن علت آن در حین بارداری یا 42 روز پس از خاتمۀ بارداری
-
parent 3, mother ship, mother, parent aircraft, mother ship aircraft, mother aircraft
هواگَرد مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَرد اصلی در هواگَرد تلفیقی یا حامل هواگَرد سربار
-
breeding stock
گلۀ مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] دامهایی که در مزرعه برای تولید مثل و بهبود ویژگیهای کمّی و کیفی نگهداری میشوند
-
foundation seed
بذر مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] نُتاج بذر بهین که برای حفظ خصوصیات شناسنامهای و خلوص ژنی خاص به کار میرود
-
mother rock, parent rock
سنگ مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی که رسوبات یا سنگهای دیگر از آن حاصل شده است
-
parent track
خط مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خطی که از آن یک خط دیگر منشعب میشود
-
schizophrenogenic mother
مادر روانگسیختهپرور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] قالبوارۀ (stereotype) مادر فرد روانگسیخته که گمان میرود شخصیتی سرد و طردکننده و سیطرهجو و کمالگرا داشته باشد و دچار آشفتگی هیجانی باشد
-
human milk fortifier
غنیساز شیر مادر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مکملی که برای برآوردن نیازهای تغذیهای فزایندۀ نوزادان نارس به شیر مادر افزوده میشود