کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَپدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
lobed
لَپدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی با حاشیهای مرکب از لَپهای گرد و فرورفتگیهایی که حداکثر تا یکدوم نیمۀ سطح امتداد داشته باشد
-
واژههای مشابه
-
lobe
لَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] هریک از بخشهای متمایز اندامهایی نظیر مغز و شش و کبد
-
buccal region, regio buccalis, cheek region
ناحیۀ لُپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از صورت در زیر برجستگی گونه
-
isolobal
هملَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ویژگی آن قطعههای مولکولی که تعداد و خواص تقارنی و انرژی تقریبی و شکل اوربیتالها و همچنین تعداد الکترونهای آنها یکسان است
-
timber 2
دار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختهایی که میتوان از آنها الوار تولید کرد
-
Trilobitomorpha
سهلَپریختوندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] زیرشاخهای از بندپاتباران که اعضای بدن آنها دارای سه لَپ طولی و سروسینه و شکم و یک جفت شاخک (antenna) و ضمایم دورشاخهای (biramus) است
-
Trilobita, trilobites
سهلَپویسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] ردهای منقرضشده از سهلَپریختوندان که اسکلت خارجی آنها کیتینی و در برخی قسمتها کلسیم کربناتی است؛ سر آنها یکتکه بود و تنهشان تعداد زیادی بند داشت؛ دارای چشم مرکب و یک دهان و چهار زائدۀ پامانند بودند، اما ضمایم دهانی واقعی نداشتند؛...
-
ganglionated, gangliated
گرهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دارای گره
-
foveate
لاندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی با فرورفتگیها یا گودههای کوچک
-
foveolate
لانکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی با گودههای خیلی کوچک
-
mucilaginous
لعابدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] محتوی لعاب، شبیه به لعاب یا مرکب از آن متـ . لعابی
-
pistilate
مادگیدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ویژگی گلهایی که فقط مادگی دارند
-
pulsatile
نبضدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دارای ضربان آهنگین نبضمانند
-
acuminate
نوکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که نوک آن بهتدریج تیز شده است