کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لوح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
votive tablet, pinax
لوح نذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی شیء نذری بهصورت لوحی از چوب یا گل پخته یا سنگ یا مفرغ که به روشهای مختلف بر روی آن نقش میانداختند و در پرستشگاه یا گورخانه نصب میکردند
-
slate
سنگ لوح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ دگرگونی ریزدانه و متراکم که میتوان آن را بهصورت تختهسنگ یا صفحههای نازک برید
-
ash slate
سنگِلوح آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگِلوحی متشکل از خاکستر آتشفشانی
-
جستوجو در متن
-
home video
ویدئوی خانگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوار ویدئو یا لوح فشرده که معمولاً بعد از نمایش عمومی فیلم برای استفادۀ خانگی توزیع میشود
-
billboard 1
آگهینما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] لوح یا سازهای بزرگ در بزرگراهها و خیابانهای پُررفتوآمد ویژۀ نصب آگهی
-
pad 3
لَت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] صفحهای لوحمانند که معمولاً بهعنوان زیردستی یا محلی ویژه برای انجام کارهایی همچون اشاره کردن و هدایت کردن و طراحی در رایانه به کار میرود