کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لقمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cocktail snacks
لقمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] لبچرهای مانند زیتون یا بادامزمینی یا غالباً مواد خوراکی فراهمآمده از این قبیل مواد که با انواع نوشیدنیها پیش از غذا صرف میشود
-
واژههای مشابه
-
fritter
لقمهسوخاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قطعهغذایی که آن را پس از پوشاندن با خمیرابه، در روغن غوطهور و سرخ میکنند
-
chicken nugget
لقمهمرغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردۀ آغشته به پودر نان که از گوشت مرغ استخوانزداییشده تهیه میشود
-
fish finger
ماهی لقمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] تکهای گوشت ماهی که آن را به پودر نان و خمیری مخصوص آغشته و بهصورت یخزده بستهبندی میکنند
-
condylar joint, condyloid joint
مفصل لقمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] مفصلی در سر بیضیشکل یک استخوان که در حفرۀ بیضیشکل استخوان دیگر حرکت میکند
-
جستوجو در متن
-
cud
نشخواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] لقمهای از خوراکی که قبلاً خورده شده است و برای جویدن مجدد به دهان نشخوارکنندگان بازمیگردد