کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لعل از سنگ دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
dedolomitization
دولومیتزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرایندی که در آن تمام یا بخشی از منیزیم موجود در سنگ دولومیت یا سنگآهک دولومیتی مصرف و از کلسیت غنی میشود
-
stratiform 2
چینهسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی ذخایر معدنی لایهای با منشأ آذرین یا رسوبی که بهصورت نوارها یا لایهها یا ورقههای موازی از سنگ یا کانسنگ تشکیل شده است
-
regolith
سنگپوشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] لایهای از سنگ یا پوششی از واریزههای سنگی که روی سنگ بستر را میپوشاند
-
cobblestone
سنگ قلوهسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ متشکل از مواد رسوبی و قلوهسنگ
-
intrusive rock
سنگ نفوذی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که در سنگهای قدیمیتر از خود نفوذ کرده باشد متـ . سنگ درونی
-
volcanic rock
سنگ آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ حاصل از سرد شدن گدازه یا دیگر مواد خروجی آتشفشان
-
holomelanocratic rock
سنگ تمامتیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که بیش از 95 درصد کانی تیره دارد
-
hololeucocratic rock
سنگ تمامروشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که شاخص رنگی آن کمتر از 5 درصد است
-
tufa
پوکسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ رسوبی ناشی از تهنشینی کلسیمکربنات در اطراف چشمههای شور
-
curling stone
سنگ یخسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] سنگ بزرگ و گرد و صیقلی از جنس گرانیت با وزنی بین 17 تا 20 کیلوگرم و دارای دستهای در بالای آن ویژه رشتۀ یخسنگ متـ . سنگ
-
biochemical rock
سنگ زیستشیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ رسوبی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از فرایندهای شیمیایی و فعالیتهای موجودات زنده به وجود آید
-
lithography
سنگنگاری 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] نوعی حکاکی بر روی سنگ با مادۀ چرب طراحی که در آن پس از چربیزدایی سنگ، طرح را چاپ میکنند
-
clastic
آواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] 1. مربوط به سنگ یا رسوبی که بیشتر از قطعات شکستۀ سنگ یا کانیها تشکیل و مسافتی را از منشأ خود دور شده باشد 2. بافت چنین سنگی * مصوب فرهنگستان اول
-
clast
پارآوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دانه یا قطعه یا سازای (constituent) مجزایی از سنگ رسوبی که از فروپاشی مکانیکی یا شیمیایی تودۀ سنگ بزرگتری به وجود میآید متـ . آوار
-
lithoclast
سنگآوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] قطعهای سنگ کربناتی با قطر بیش از دو میلیمتر که از یک سنگ آهک یا دولومیت قدیمیتر بهصورت مکانیکی جدا شده و در درون یا مجاور یا بیرون محل رسوبگذاری نهشته شده باشد