کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لت دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
pad 3
لَت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] صفحهای لوحمانند که معمولاً بهعنوان زیردستی یا محلی ویژه برای انجام کارهایی همچون اشاره کردن و هدایت کردن و طراحی در رایانه به کار میرود
-
section 8
لَت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قسمتی از ساختار یک قطعه که از چند جمله تشکیل شده است
-
backswamp
لتآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] باتلاق وسیع و گسترده و گود که بین آبگذر و کنارۀ دره قرار دارد
-
touchpad/ touch pad
لَتِ لمسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] قطعۀ کوچک حساس به تماس که بهعنوان افزارۀ اشاره در برخی از رایانههای قابلحمل به کار میرود، و با حرکت انگشت یا شیئی بر سطح آن، میتوان اشارهگر را بر روی پردۀ نمایش به حرکت درآورد و با زدن ضربهای بر آن، عمل تلیک کردن را ...
-
جستوجو در متن
-
cadence, close 2
فرود 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پیشروی لحنی یا هارمونیک (harmonic) برای پایان دادن به قطعه و لَت و عبارت و جملۀ موسیقی