کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
adverb
قید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] یکی از مقولههای اصلی واژگانی که مهمترین نقش آن توصیف فعل و صفت است
-
constraint
قید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، اقتصاد، مدیریت-مدیریت پروژه] هرگونه محدودیت یا مانع درونی یا برونی که بر پروژه اثر داشته باشد
-
جستوجو در متن
-
adverb phrase, AdvP
گروه قیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گروهی که هستۀ آن قید است
-
phrasal verb
فعل گروهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی که با حرف اضافه یا قید ساخته میشود
-
adverbial
قیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] دارای ویژگی قید
-
adverbial clause
بند قیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بندی که در جمله نقش قید را ایفا میکند
-
maximum number of travellers
حد مجاز مسافر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] حداکثر مسافر مجاز که در پیشنهادها و قراردادهای مسافرتی قید میشود
-
boarding card
کارت پرواز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مجوز ورود مسافر به هواپیما که معمولاً شمارۀ صندلی در آن قید میشود
-
information about sport and leisure facilities
اطلاعات فراغتی ـ ورزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ریز اطلاعات تسهیلات ورزشی و فراغتی موجود در مقصد اعم از اینکه در قرارداد قید شده باشد یا نشده باشد
-
minimum number of travellers
حد نصاب مسافر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] حداقل مسافر مورد نیاز برای ارائۀ خدمات گردشگری که در قراردادهای مسافرتی و تأییدیههای ذخیرۀ جا قید میشود
-
pro forma
پیشبرگ 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] برگ پیشفروشی که در آن قیمت کالا و هزینۀ حمل قید شود و مدت اعتبار معینی داشته باشد
-
excursion fare
نرخ مدتدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نرخی تشویقی که شرکتهای هواپیمایی برای جذب مسافر، در فصولی خاص با قید محدودیت زمانی در رفتوبرگشت، ارائه میکنند
-
certificate of damage, certificate of survey 1
گواهی آسیبدیدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] برگهای که بازرس در تأیید آسیبدیدگی کشتی یا بار یا تجهیزات صادر میکند و جزئیات حادثه و میزان خسارت در آن قید میشود
-
fiscal cadastre
حدنگاری مالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] سیاهۀ رسمی قطعات زمین که در آن اطلاعات ضروری برای ارزیابی املاک بهمنظور تعیین مالیات قید شده است