کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیاسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
analogical
قیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زبانشناسی] مربوط به قیاس متـ . سامانگرا، سامانگرایانه
-
واژههای مشابه
-
deductive scenario
فرانامۀ قیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فرانامهای که با شناسایی و بررسی فهرست کاملی از عوامل کلیدی و روندهای پیشران (driving trend)، در قلمرو عدم قطعیت آینده، مجموعهای از آیندههای بدیل را از میان آنها فراهم میسازد
-
deductive reasoning
استدلال قیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی استدلال منطقی که در آن از یک قضیۀ کلی به نتیجهای جزئی میرسند
-
analogous estimating
برآورد قیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] روشی برای برآورد تقریبی کار از راه مقایسۀ اجزای آن با کارهای مشابه پیشین
-
analogue photogrammetry
تصویرسنجی قیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] از روشهای تصویرسنجی که در آن از دستگاههای قیاسی استفاده میشود
-
analogue image
تصویر قیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تصویری که در آن تغییرات پیوستۀ یک ویژگی مشخص با تغییرات پیوسته در مایۀ خاکستری نشان داده شده باشد
-
analogue forestry
جنگلداری قیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] روشی برای بازسازی بومسازگان با هدف بازگرداندن کارکرد و پوشش گیاهی اولیه
-
analogue stereoplotter
دستگاه تبدیل قیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دستگاه تبدیلی که در آن از ابزارهای مکانیکی و نوری برای توجیه و ترسیم عوارض و تولید خطوط تراز استفاده میکنند
-
جستوجو در متن
-
سامانگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زبانشناسی] ← قیاسی
-
سامانگرایانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زبانشناسی] ← قیاسی
-
exposure 3
نوردهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نور دادن به فیلم یا ویدئو در دوربین یا چاپگر فیلم، برای ثبت قیاسی یا رقمی تصویر بر روی آن
-
exposed
نوردیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ویژگی فیلم یا ویدئویی که برای ثبت قیاسی یا رقمی تصویر بر آن، نوردهی شده باشد
-
semi-analytical photogrammetry
تصویرسنجی نیمهتحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] روشی در تصویرسنجی که در آن از دستگاههای قیاسی ارتقایافته و مجهز به ابزارهای رایانهای استفاده میشود