کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قمری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ماه قمری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← ماه هلالی
-
Streptopelia turtur
قمری معمولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ کبوتریان و راستۀ کبوترسانان با دم بلند که روی گردن پرهای زینتی و روی شکم لکۀ تقریباً سفید دارد
-
lunar year
سال قمری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سالی شامل 12 ماه قمری، برابر با 354/3671 روز
-
lunar day
روز قمری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] ← روز کِشَندی
-
جستوجو در متن
-
phases of the Moon
اَهِلّۀ ماه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعۀ حالتهای ماه در یک ماه قمری
-
waxing crescent, waxing moon
هلال فزاینده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] شکل ظاهری ماه در ربع اول ماه قمری
-
waning crescent, waning moon
هلال کاهنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] شکل ظاهری ماه در ربع چهارم ماه قمری
-
crescent Moon
هلال ماه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] باریکهای روشن از کرۀ ماه که در نخستین یا آخرین روزهای ماه قمری دیده میشود
-
diurnal tide
کِشَند روزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، علوم جَوّ، ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] کِشَندی که در آن در یک روز قمری یک فراکِشَند و یک فروکِشَند رخ میدهد
-
synodic month
ماه هلالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فاصلۀ زمانی متوسط دو مقارنۀ ماه با خورشید متـ . ماه قمری
-
semidiurnal tide
کِشَند نیمروزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] کِشَندی که در آن در یک روز قمری دو فراکِشَند و دو فروکِشَند با ارتفاع تقریباً برابر رخ میدهد
-
dark time
گاه تاریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] دورهای در هر ماه قمری که در آن بیش از سهچهارم قرص ماه تاریک است متـ . تاریکی
-
bright time
گاه روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] دورهای در هر ماه قمری که در آن بیش از یکدوم قرص ماه روشن است متـ . روشنی 1
-
grey time
گاه کبود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] دورهای در هر ماه قمری که در آن بین ربع تا نیمی از قرص ماه روشن است