کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلعآبکاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
electrotinning
قلعآبکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] آبکاری یک ماده با قلع
-
واژههای مشابه
-
electroplating, plating 1
آبکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] نشاندن لایۀ بسیار نازکی از فلز مقاوم بر فلز دیگر با برقکافت محلولهای برقکاف
-
flash plating
نازکآبکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نشاندن لایۀ نهایی بسیار نازک به روش آبکاری
-
copper plating
مسآبکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی زیر لایه با مس خالص ازطریق آبکاری یا اندودکاری
-
nickel plating
نیکلآبکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی ماده با نیکل خالص
-
chrome plating
کرومآبکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی قطعۀ فلزی با کروم برای بهبود ظاهر و افزایش مقاومت آن در مقابل سایش و خوردگی
-
strike plating
آبکاری اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] نشاندن لایهای نازک در فرایند آبکاری پیش از پوششدهی نهایی
-
bright plating
آبکاری براق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی آبکاری که در نتیجۀ آن سطحی صاف و براق و بینیاز از پرداخت به دست میآید
-
barrel plating
آبکاری بشکهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی آبکاری که در استوانه یا بشکۀ گردان و مشبک در کنار یک برقکاف انجام میشود
-
immersion plating, dip plating, metal replacement
آبکاری غوطهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی آبکاری ازطریق ایجاد پوشش فلزی با استفاده از واکنش جابهجایی که در آن یک فلز جانشین فلز دیگر موجود در محلول میشود
-
brush plating
آبکاری قلمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی آبکاری که در آن کار آند و محلول را قلممو یا تیغه انجام میدهد
-
selective plating
آبکاری گزینشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی آبکاری که در آن بعضی از قسمتهای قطعه که نباید آبکاری شود با مادهای نارسانا پوشانده میشود تا از جریان الکتریکی و درنتیجه آبکاری در آن قسمتها جلوگیری شود
-
plating rack
چیدگاه آبکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] رَفهای نگهدارندۀ قطعات در هنگام آبکاری
-
tin sweat
هراش قلع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] دانههای قلع بر روی سطح قطعۀ ریختگی برنزی ناشی از جدانشینی معکوس