کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلاب ضامن دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
drawbar slack
لقّی قلاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] لقّی مجاز در سامانۀ قلاب که سبب میشود هریک از واگنها اندکی آزادی حرکت داشته باشد
-
drawbar force
نیروی قلاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نیرویی که قلاب از لوکوموتیو به واگن یا از واگن به واگنی دیگر وارد میآورد
-
coupling 2, coupler, drawbar
قلاب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بخشی از تجهیزات قطار که امکان آزاد شدن اتصال بین دو خطنورد را فراهم میکند
-
gruppetto, gruppo, groppo, turn 1
قلاب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] یک پیکرۀ تزیینی چهارنتی که در آن نغمۀ اصلی و دو نغمۀ مجاور آن بهتناوب اجرا میشوند
-
قلاب 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← کروشه
-
emergency coupler
قلاب اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] اتصالی کوتاه که در صورت شکستگی قلاب یا قطع ارتباط بین دو سر قلاب به کار میرود
-
butt hook, bull hook
قلاب انتهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قلاب سنگینی که به تجهیزات انتهایی بسته میشود و خِفتها به آنها وصل میشوند
-
choker hook
قلاب خِفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قلابی که در انتهای خِفت قرار دارد و برای اتصال به دستگاه دوّار یا هر وسیلۀ دیگری استفاده میشود
-
automatic coupler
قلاب خودکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلهای برای اتصال مکانیکی خودکار دو خطنورد
-
cover hook, end hook 1
قلاب در
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخشی از لبۀ در که در درز مضاعف درگیر میشود
-
drawbar hook
قلاب کشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قلاب متصل به میل کشش تراکتور برای تسهیل اتصال خِفتها
-
end hook 2
قلاب گازانبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قلابهای نوکتیزی که برای بارگیری در سر قطورتر بینه نصب شدهاند
-
inverted turn
قلاب معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پیکرهای تزیینی شبیه به قلاب که در آن جهت اجرای نغمهها عکس جهت اجرای آنها در قلاب است
-
uncinate, hooked
قلابوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] دارای ساختاری قلابمانند
-
کشش قلاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← نیروی کشش قلاب