کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قفل ورودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
approach locking
قفل ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قفلی که سبب میشود آزادسازی مسیر پس از ابطال آن با تأخیری خواسته صورت گیرد
-
واژههای مشابه
-
lock rod
میلۀ قفل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] میلهای برای تقویت عمل میلۀ حرکت سوزن
-
قفل اعداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید قفل اعداد
-
قفل تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← کلید قفل تبدیل
-
twist lock/ twistlock
قفل چرخان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] افزارهای برای محکم بستن و جابهجایی ایمن بارگُنج که با ورود به گوشهبَستها و چرخش در آنها قفل میشود
-
rudder brake
قفل سکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وسیلهای نصبشده بر سر محور سکان برای ثابت نگه داشتن سکان در هنگام تعمیر
-
switch point lock
قفل سوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قفلی دستی که برای جلوگیری از تغییر ناگهانی مسیر و افزایش امنیت سوزن در هنگام حرکت قطار، تیغۀ سوزن را به ریل اصلی منتقل میکند
-
cracked 2
قفلشکسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نرمافزاری که قفل آن شکسته شده باشد
-
cracker 2
قفلشکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] 1. کسی که بدون اجازه وارد یک سامانۀ رایانهای میشود 2. کسی که بهطور غیرقانونی با شکستن قفل ضدتکثیر به تکثیر نرمافزار میپردازد
-
control lock
قفل فرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] قفلی سختافزاری که از حرکت سطوح فرمان ممانعت میکند
-
traction lock, starting lock
قفل کشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی سامانۀ نظارت یا واپایش اضافی که در شرایط خاص بهطور خودکار از وارد شدن نیروی کشش بر واحدهای کِشنده جلوگیری میکند
-
lock on
قفلگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] وضعیت هریک از سامانههای ردیاب یا هدفیابی که بهطور مداوم و خودکار، هدفی را با استفاده از یک یا چند مؤلفه ردیابی میکند
-
central locking, central locking system, power door locks, electric door locks
قفل مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سامانهای که تمامی درهای خودرو را میتوان با آن از یک نقطه همزمان باز کرد یا بست
-
dead locking
قفل مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قفلی در سامانۀ علائم که عملکرد آن به هیچ علامت یا شرایط دیگری مشروط نیست