کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قطعۀ تمامنگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
part 2
قطعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو ، علوم مهندسی] بخشی از یک سامانه که خود بهتنهایی به کار نرود و قابل تجزیه و تقسیم به اجزای دیگر نباشد
-
encore (fr.) 2, bis 2
قطعۀ بازاجرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قطعهای که بنا به درخواست حضار مجدداً اجرا میشود متـ . بازاجرا
-
cannibalization
قطعهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] خارج کردن قطعات قابلاستفاده از یک دستگاه برای نصب آن در دستگاه دیگر
-
restriction fragment
قطعۀ برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] قطعهای که از برش دِنا با یک دروننوکلئاز ویژهبُر به دست میآید
-
chunking
قطعهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایند گردآوری اطلاعات جزئی و مجزا ازنظر شناختی و ساماندهی آنها در مجموعهای هماهنگ
-
maximum load section
قطعۀ پُرازدحام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قطعهای از خط بین دو ایستگاه که دارای بیشترین حجم مسافر و مبنایی برای تعیین ظرفیت خط است
-
propagulum, propagule
قطعۀ تکثیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بخشی از گیاه، مانند جوانهها یا شاخههای جانبی، که در تکثیر دخالت دارد
-
pickling 2
قطعهشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] فرایند زدودن زنگ از سطح فلز با غوطهورسازی آن در محلول اسیدی
-
life-limited part, LLP, limited life part
قطعۀ عمرمحدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] قطعهای که عمر مفید آن برای مدتی خاص پیشبینی شده است و پس از انقضای آن دیگر قابل استفاده نیست
-
spherical segment
قطعۀ کروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] جسم محدود به یک کره و دو صفحۀ موازی که یا کره را قطع میکنند یا یک مماس بر کره هستند متـ . قطعۀ کره segment of a sphere
-
segment of a sphere
قطعۀ کره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← قطعۀ کروی
-
route section
قطعهمسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطعهای از مسیر که در آن، بهمحض عبور قطار، همۀ سوزنها آزاد میشوند
-
sample plot, sample unit
قطعهنمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطعهای از جنگل که بهعنوان نمونهای از پهنهای بزرگتر انتخاب میشود
-
tread block
آجقطعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی آج یا بخش مجزایی از نقش رویه به شکل چندوجهی با مقاطع مثلثی یا گرد یا چهارگوش
-
section foreman, section boss
رئیس قطعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] سرپرست خط آهن در یک قطعه یا محدودۀ مشخص