کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قطری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
diagonal joint
درزۀ قطری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] درزهای که امتداد آن نسبت به امتداد چینهای رسوبی یا رَخ سنگ مایل است متـ . درزۀ مایل oblique joint
-
diameter class
ردۀ قطری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بازهای که دامنهای از قطرهای ساقۀ درختان برای طبقهبندی و بهرهبرداری در آن قرار میگیرد
-
antipodal map
نگاشت همقطری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
diameter-class limit
حد ردۀ قطری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حد بالا یا پایین در یک ردۀ قطری
-
جستوجو در متن
-
oblique joint
درزۀ مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← درزۀ قطری
-
eigenmatrix
ویژهماتریس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ماتریسی قطری متشابه با یک ماتریس مفروض
-
split skirt piston, slotted piston
پیستون بدنهچاکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] پیستونی که برای جلوگیری از انبساط قطری در یک سوی بدنۀ آن شیاری طولی ایجاد شده است
-
minimum diameter
قطر کمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطر باپوست درختان سر پا که قطع درختان با قطری کمتر از آن مجاز نیست
-
stand table
جدول توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جدول تعداد درختان برحسب گونهها و ردههای قطری، معمولاً در واحد سطح
-
lightweight spare
زاپاس باریک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] نوعی زاپاس موقت که تایر آن قطری برابر با قطر تایر چرخهای دیگر خودرو دارد، اما باریکتر است
-
transit line types
الگوهای خطوط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] اَشکال هندسی مختلف خطوط حملونقل عمومی، مانند خطوط شعاعی و قطری و دایرهای
-
principal axis of inertia
محور اصلی لَختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] یکی از سه محور در هر جسم صلب که تانسور لَختی نسبت به آن قطری است متـ . محور اصلی 2 principal axis 2
-
spherical sector
قطاع کروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] جسم حاصل از دَوران قطاعی از یک دایره حول قطری از آن دایره متـ . قطاع کره sector of a sphere
-
main diagonal, principal diagonal
قطر اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای ماتریسی مربعی، قطری که از گوشۀ چپ بالایی تا گوشۀ راست پایینی ماتریس امتداد دارد