کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قسمتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
quotient group
گروه خارجقسمتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گروه حاصل از هممجموعههای یک زیرگروه بهنجار از گروهی مفروض
-
quotient ring
حلقۀ خارج قسمتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] حلقهای که از خارج قسمت یک حلقۀ مفروض بر آرمانۀ اولی از آن به دست میآید
-
unicompartmental knee arthroplasty
مفصلسازی تکقسمتی زانو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] جایگزین کردن قسمت داخلی یا خارجی مفصل زانو با مواد دیگر
-
جستوجو در متن
-
casting
گچگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] قرار دادن قسمتی از بدن در گچ
-
permeate 1
تَراوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قسمتی از شاره که از پالایه عبور کند
-
docking 2
دُمبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] قطع تمام یا قسمتی از دُم دام
-
intersection exit
خروجی تقاطع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قسمتی از بازوی تقاطع که از آن برای خروج استفاده شود
-
microsomia
ریزتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کوچک بودن کل یا قسمتی از بدن
-
temporal region
ناحیۀ گیجگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای در محدودۀ صدف استخوان گیجگاهی که بال بزرگ شبپره و قسمتی از استخوان آهیانه و قسمتی از استخوان پیشانی در آن قرار دارد
-
section 8
لَت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] قسمتی از ساختار یک قطعه که از چند جمله تشکیل شده است
-
brachial region, arm region, regio brachialis
ناحیۀ بازو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] قسمتی از اندام بالایی بین شانه تا آرنج
-
carpal region, wrist region
ناحیۀ مچ دست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] قسمتی از دست بین ساعد و کف دست
-
forespore, prespore
پیشهاگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] قسمتی از یاخته که در حال تبدیل شدن به هاگ است
-
draght, draft 1
آبخور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] قسمتی از بدنۀ کشتی که در زیر آب قرار میگیرد