کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل ناوبَری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
navigable 2
قابل ناوبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ویژگی آبراهی با پهنا و عمق مناسب برای عبور شناور متـ . ناوشپذیر
-
واژههای مشابه
-
قابل اطمینان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، مهندسی مخابرات] ← اطمینانپذیر
-
transmissible 2
قابل انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ویژگی آنچه میتواند از فرد یا گونهای به دیگری منتقل شود
-
exploitable forest
جنگل قابلبرداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که برای بهرهبرداری از آن هیچگونه محدودیت قانونی یا اقتصادی یا فنی وجود نداشته باشد
-
arable land
زمین قابلکشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] زمینی که برای کشت گیاهان مناسب است
-
traversable slope
شیب قابلعبور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شیبی که در آن احتمال برگشت راننده به مسیر اولیه ضعیف است، اما میتواند با کاستن از سرعت خود وسیلۀ نقلیه را ایمن متوقف کند
-
portable whistle post
علامت سوت قابلحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامت سوتی که پیش از محوطۀ کاری کارگران بر روی خط گذاشته میشود
-
جستوجو در متن
-
survey navigation
ناوبَری برداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ناوبَری هوایی که بخشی از فرایند برداشت هوایی است
-
navigability 2
قابلیت ناوبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حالت یا شرایط آبی که مناسب ناوبَری باشد متـ . ناوشپذیری
-
ناوشپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← قابل ناوبَری
-
ناوشپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← قابلیت ناوبَری
-
navigation 2
ناوبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] علم و مهارت هدایت و واپایی وسایل نقلیه اعم از دریایی و هوایی و ریلی و درونشهری و جادهای
-
mast
دکل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تیرکی عمودی یا کمی مایل که در گذشته نقش تکیهگاه بادبان را داشته است، اما در کشتیهای امروزی بهعنوان پایهای برای نصب آنتنهای مخابراتی و رادار و پرچم و چراغهای ناوبَری و جز آن به کار میرود