کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل انحلال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قابل اطمینان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی، مهندسی مخابرات] ← اطمینانپذیر
-
transmissible 2
قابل انتقال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ویژگی آنچه میتواند از فرد یا گونهای به دیگری منتقل شود
-
navigable 2
قابل ناوبَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ویژگی آبراهی با پهنا و عمق مناسب برای عبور شناور متـ . ناوشپذیر
-
exploitable forest
جنگل قابلبرداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که برای بهرهبرداری از آن هیچگونه محدودیت قانونی یا اقتصادی یا فنی وجود نداشته باشد
-
arable land
زمین قابلکشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] زمینی که برای کشت گیاهان مناسب است
-
traversable slope
شیب قابلعبور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شیبی که در آن احتمال برگشت راننده به مسیر اولیه ضعیف است، اما میتواند با کاستن از سرعت خود وسیلۀ نقلیه را ایمن متوقف کند
-
portable whistle post
علامت سوت قابلحمل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] علامت سوتی که پیش از محوطۀ کاری کارگران بر روی خط گذاشته میشود
-
جستوجو در متن
-
dissolution test
آزمون انحلال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] آزمون برونتنی برای اندازهگیری مدتزمان لازم برای انحلال فراوردههای جامد دارویی، در شرایط معیار
-
solvent extraction
استخراج با حلاّل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] جداسازی مواد شیمیایی مختلف، با قدرت انحلال متفاوت، بهکمک فرایند انحلال انتخابی (selective solvent action)
-
leachate 2
محصول حلاّلشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] محلول حاصل از انحلال جزء حلشدنی یک جامد
-
vuggy porosity
تخلخل حفرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] وجود حفره در سنگ رسوبی در نتیجۀ انحلال
-
anode corrosion
خوردگی آند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] انحلال فلزی که بهعنوان آند عمل میکند
-
pressure solution cleavage
رَخ انحلال فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← رَخ انحلالی
-
dissolution profile
رُخنمای انحلال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] چگونگی حل شدن دارو در مدتزمان معین